سه‌شنبه , 19 مارس 2024
دوره گرامر

اصطلاحات انگلیسی با ترجمه فارسی

زبان انگلیسی مملو از اصطلاحاتی (Idioms) است که در مکالمات روزمره از آنها استفاده بسیار می شود. در واقع اصطلاحات یک بخش جدایی ناپذیر از زبان هسنتند. ما امروز قصد داریم به تعدادی از این اصطلاحات انگلیسی ببردازیم.

در این پست لیستی از رایج ترین اصطلاحات زبان انگلیسی به همراه معنی فارسی و مثال قرار داده شده اند:

.

.


To cost an arm and a leg

کلی خرج برداشتن

This shirt cost me an arm and a leg

این پیراهن کلی برام خرج برداشت


Crocodile tears 

اشک ریا

The young lady cried crocodile tears when the policeman tried to give her a ticket

خانم جوان وقتی که مامور پلیس خواست او را جریمه کند اشک ریا ریخت


Achilles heel 

پاشنه آشیل

I’m trying to save money, but my interest toward travel is my Achilles heel

میخوام پول جمع کنم ولی علاقه ام به مسافرت نقطه نقطه ضعفم هست


Out of the frying pan into the fire

از چاله به چاه افتادن

Stephan lost his job because of the company’s bad situation. He went out of the frying pan into the fire when he also lost his car because he couldn’t pay his mortgage

 

استفان به خاطر شرایط بد شرکت شغلش را از دست داد، او موقعی که به دلیل قادر نبودن به پرداخت وامش ماشینش را هم از دست داد از چاله به چاه افتاد.


red tape 

کاغذ بازی (اداری)

I had to fill out a lot of forms to get my driving license, the red tape there is annoying

برای گرفتن گواهینامه رانندگیم کلی فرم پر کردم، کاغذ بازی اونجا آزار دهنده است


fair-weather friends

رفیق نیمه راه

When Tom was rich, he had a lot of friends, but when he lost all his money, it became clear that most of them were fair-weather friend

تام وقتی که پولدار بود دوستان زیادی داشت، ولی وقتی که همه پولش رو از دست داد معلوم شد که اکثر اونا رفقای نیمه راه بودند


get away with it

قصر در رفتن

The robbers robbed the bank and managed to get away with it

دزدان از بانک سرقت کردند و توانستند از آن قصر در روند


go up in smoke

نقش بر آب شدن

She couldn’t get the scholarship, all her plans went up in smoke

او نتونست بورسیه بگیره، همه نقشه هاش نقش بر آب شد


To know something like the back of your hand

چیزی را مثل کف دست خود شناختن

I’ve lived in this city since 2003, I know it like the back of my hand

من از سال 2003 در این شهر زندگی کرده ام، مثل کف دستم می شناسمش


To add insult to injury

نمک روی زخم پاشیدن

The police took my driving license, and then added insult to injury by saying that I couldn’t drive for a year

 

پلیس گواهینامه منو گرفت، بعد با گفتن اینکه نمی تونم تا یک سال رانندگی کنم نمک روی زخمم پاشید


Speak of the devil

حلال زاده است

Speak of the devil, Hey Mark, I was just telling Jennifer about your engagement

حلال زاده است، سلام مارک، همین الان داشتم به جنیفر درباره نامزدیت می گفتم


To learn the ropes

فوت و فن چیزی را یاد گرفتن

It takes at least a few months for new employees here to learn the ropes

اینجا حداقل چند ماهی طول می کشد تا کارکنان جدید فوت و فن کار را یاد بگیرند


A piece of cake

مثل آب خوردن

The English exam was a piece of cake

امتحان انگلیسی مثل آب خوردن بود


Break a leg

موفق باشی

Break a leg Pablo, I’m sure your performance will be awesome

 

موفق باشی پابلو، مطمئنم نمایشت عالی خواهد بود
از این اصطلاح اغلب قبل از اینکه بازیگران به روی صحنه بروند استفاده می شود


اصطلاح انگلیسی

Feel under the weather

احساس ناخوشی کردن، احساس کسالت کردن

I’m feeling a bit under the weather – I think I’ve gotten a cold.

یکم احساس کسالت دارم، فکر می کنم سرما خوردم


To hit the nail on the head

تو خال زدن، به هدف زدن

She hit the nail on the head when she said that the company was about to go bankrupt

او وقتی که گفت شرکت در آستانه ورشکست شدن است به خال زد


To bite off more than you can chew

به اندازه دهن خود لقمه برداشتن

Don’t bite off more than you can chew, this job needs 16 hours work a day

لقمه بزرگ تر از دهنت بر ندار، این شغل 16 ساعت کار در روز میخواد


When pigs fly

به همین خیال باش، وقت گل نی

A: She is going to clean her room tomorrow

B: Yeah, when pigs fly

او قصد داره اتاقش رو فردا تمیز کنه

آره، به همین خیال باش


Get out of hand

از کنترل خارج شدن

We decided to leave there before things got out of hand

ما تصمیم گرفتیم قبل از اینکه اوضاع از کنترل خارج بشه اونجا رو ترک کنیم


To flog a dead horse

آب در هاون کوبیدن

Rose keeps applying for that job, but I think he’s flogging a dead horse

 

رز به درخواست دادن برای اون شغل ادامه میده، ولی به نظر من داره آب در هاون می کوبه


I wasn’t born yesterday

موهامو تو آسیاب سفید نکردم

You’d better think of a better excuse for being late! I’ve had a lot of students like you, I wasn’t born yesterday!

بهتره یه بهونه بهتری برای دیر کردن بیاری! من دانش آموزان زیادی مثل تو داشتم، موهامو توآسیاب سفید نکردم


Never mind

(خطاب به کسی) مهم نیست

A: I’m so sorry dad, I lost the book you gave me!

B: Never mind, son. I’ll buy you another one

شخص اول: خیلی متاسفم بابا، کتابی رو که به من دادی گمش کردم

شخص دوم: مهم نیست پسرم. یکی دیگه برات می گیرم


You can’t teach grandma to suck eggs

پیش قاضی و ملق بازی


Be all ears

سراپا گوش بودن

A: Do you want to know why we are getting divorce?

B: Yeah, I’m all ears. Tell me

شخص اول: می خوای بدونی چرا ما داریم از همدیگه طلاق می گیریم؟

شخص دوم: آره، سراپا گوشم. بهم بگو


Keep an eye on something

مراقب چیزی بودن

Keep an eye on the house while I’m out, please

لطفا تا موقعی که من بیرونم مراقب خانه باش


اصطلاحات فارسی به انگلیسی

Get on someone’s nerves

روی اعصاب کسی رفتن

Sometimes watching TV really gets on my nerves because of the commercials

بعضی وقت ها تلوزیون تماشا کردن به خاطر تبلیغات میره رو اعصابم


In cold blood

در کمال خونسردی و بی رحمی

It was not a suicide! Someone killed her in cold blood!

این یک خودکشی نبود! کسی او رو با خوسردی و بی رحمی کشت!


Leave no stone unturned

به هر دری زدن، از هیچ تلاشی دریغ نکردن

He left no stone unturned to find the criminal

او برای پیدا کردن مجرم از هیچ تلاشی دریغ نکرد


 

پست های مرتبط:

ضرب المثل های انگلیسی

افعال دو کلمه ای انگلیسی

کتاب English vocabulary in use

اصطلاحات انگلیسی اقتصاد به فارسی

اصطلاحات انگلیسی فوتبال با معنی فارسی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *